پیش از آنکه تو را ببینند
چشم هایم کجا بودند ؟!
و پیش از آنکه
تو را در آغوش بگیرند
دست هایم چه می کردند ؟!
پیش از تو
هرگز نبوده ام انگار !
که من در تو به دنیا آمدم
و تو در سینه ام می رقصی
آنجا که هیچ کس
تو را نمی بیند
و در زیبائی ات یاد می گیرم
چگونه شعر بگویم !
پرویز صادقی